خیزشی به سمت اوج
کوروش سمیعی
اصولا حرکت های جمهوری اسلامی و نوع واکنش و برخوردش با مسائل موجود در طی این دوسال خود به خود ترجمه کننده نوعی هراس و چاره اندیشی در مقابله با خطر جدی است که قرار به گریبان گیری دارد: سرنگونی و فروپاشی کابوس شبانه سران و نوکران حکومت صد هزار اعدام و جنایت است که آرامش را از آنها سلب کرده! نوع برخورد با اتفاقات روز و نوع تصمیم گیری اینان برای آینده کشور و حتا موضعگیری هایشان در مقابل با اتفاقات اخیر در کشور و خاورمیانه همه نشان دهنده اینست که ولایت کریه و وقیح و کل این حکومت جنایت مذهبی در هول و هراس نابودیست! جامعه در سالی که گذشت درگیر مسائل متفاوتی شد، در گیر تجاوزهای متعددی که رژیم مثل همیشه و البته در فاز متفاوت تری به حریم آزادی فردی و اجتماعى و معیشتی و ... که در مذبوحانه ترین شکل موجود رخ داد و تمهیداتی هم جز خفقان برای مقابله با مردمی که ناراضی اند اتخاذ نشد !
آن وقت شما فکر کنید چقدر احمقانست که شخصی مثل خامنه ای که از هر تار ریش و نگاهش فرمان هزار سرکوب و قتل و به خاک و خون کشیدن مردم می آید٬ دست به نقد کسی مثل قذافی می زند و به دادخواهی خاورمیانه ای می رود که دارد شر اسلام و مذهب را از خودش و افق پیش رویش با حربه فروپاشی حکومت های مستبد و دیکتاتور اسلامی و سرمایه داری می کند! شما فکر کنید کسی که آن انشای بد خط و ضعیف را کف دست این دلقک های هزل سرا می دهد تا نمایش و سیاه بازی مدیای خود را در مقابل دید مردم پیش ببرند چقدر احمق و عقب مانده است که فکر می کند ظرفیت جهان و جامعه هنوز برای این چرندیات جا دارد! در کنار همه اینها وضعیت کشور در سالی که گذشت و تحولات و نقش مستقیم تصمیمات حکومت و نوع یورشش به ریشه های بنیادی جامعه چون جراحتی غیر قابل مداواست .
طرح هدفمند کردن یارانه ها که مثل سنبله از بغل تحریم های وضع شده بر ضد فعالیت های هسته ای و تروریستی رژیم (که اصل نبض این تحریم ها بنا به قصد دولت های بورژوازی و شکل هدفشان از این حرکت که همانا تجاوز به انسان و رفاهش است مورد تایید ما نیست) بر ضد مردم و جامعه شکفت، خود گویی از نوع انتقام گیری رژیم از خواسته ها و مبارزات مردم بود. اجراى طرح "تحول اقتصادی" و حمله به سفره هاى کارگران يک سلاح سياسى و اقتصادى است. سياسى است براى اينکه فقر نگذارد داد بزنى و اقتصادى است براى اينکه سهم کارگران و محرومان از ثروت و معيشت کمتر از نصف سابق شود و به جيب اخوندها و سرمايه داران و اوباش بريزد. يعنى شش درجه زير فقر٬ يعنى بردگى مطلق اسلامى سرمايه. طرحی که همراه خود انواع باند و سو استفاده جو و محتکر و زالوهاى متفرقه را همراه آورده و به جان مردم انداخته است. البته افق این طرح نه فقط محدود به همین حربه و نیت که ریشه دوانده در نوع کنترل امنیت جامعه با ایجاد بحران بود به گونه ای که سالهاست روش این حکومت و نوع عکس العملهاى آن با مسائل موجود است که با زیر سوال بردن و تحت شعاع قرار دادن حقوق فردی و اجتماعی و سیاسی و با چالش افکنی و ایجاد بحران مردم را از انگیزه های حق طلبی به نوعی می خواهد دور نگه دارد !
مردمی که از کنار همین طرح روز به روز از نظر همان نیمچه معیشتی که با هزار بد بختی و کار 12 ساعته در روز بدست آورده بودند را، با همین طرح کثیف از دست دادند و به نوعی درگیر زورآزمائى با تورم و سقوط نرم معیشتی خود در زندگی شدند! حتا همان چندر غازی که ماهیانه قرار بود به حساب مردم ریخته شود هم به حساب کسی ریخته نشد و در حال حاضر خيلى ها هنوز چشم براه آنند که حساب چهار ماه ستمی که دولت به جان و زندگیشان روا داشته را بگیرند. کارگران و مردمى که تا همین الان بعضا تا دو سال حقوق معوقه دارند و کارفرماهاى دزد و مسلمانان صاحب کارخانه با امروز و فردا کردن از پرداخت مزد کارگران طفره ميروند.
خب! تا اینجای کار و با مرور این طرح که گویی نوعی دفاع و غلبه بر فشار مبارزه ای جامعه نسبت به یک حکومت است، از چند و چون موقعیت و فرمش در جامعه مطلع شدیم! از دامی که با این فرم طبقه کارگر و حتى طبقه متوسط جامعه در آن دچار شدند و زندگی هایشان را در ورطه نوسان های جدی تا ورطه نابودی دیدند! به تمام اینها اضافه کنید که در طول انجام همین طرح چه موج عظیمی از اخراج ها و تعویق در پرداخت ها و اعتصابات کارگری بود که به راه انداخته شد و به راه افتاد. خبرهایی که اطلاعیه هایشان را در "سایت حزب" کار کردیم. چه سرکوب هایی که بازار سرمایه به راه انداخت تا بتواند با چه حربه هایی کارگر را با قبول شرایط وحشتناک تورم و شوک این قانون مرتجع و ضد کارگرى هدفمندی يارانه ها از درخواست برای مطالبات بیشتر که کوچک ترین خواست یک کارگر است بی نصیب بگذارد!
اینکه ماه وقتی به اسفند میرسد هول و هراس جان کارگر را در بر می گیرد چون بعد این ماه که اوج یکه تازی بازار و سرمایه دار هاست٬ موج اخراج ها از پس و دلیل "افول بازار" شروع می شود تا برای سال آینده کارگر های با سابقه و قرارداد های طولانی را از رده خارج کنند !
افق سالی که "جهاد اقتصادی" نام گذاشته شده آن هم از سوی کسی مثل "خامنه ای" که طرح هدفمند کردن یارانه را از بزرگترین موفقیت های کشور می داند، با این موج و هجوم اخراج ها از همین الان مشخص است و تنها این مردم و طبقه کارگرند که با توجه به فشار و تنگنایی که گریبانگیرشان میشود از تکاپوی مبارزه نمی ایستند و کار این حکومت را یکسره می کنند !
شرایط ایران در حال حاظر شرایط اضطراری یک "حکومت نظامی" و یک "حصر اقتصادیست" که با اتحاد و به هم پیوستگی ما مردم میتواند به هدف ما، به برگرداندن اختیار انسان به انسان، به انشای صریح و بدون دخل و تصرف آزادی و حقوق برابر انسانی، در جامعه ای بدون واحدها و نظام طبقاتی عاری از هرگونه نگاه مذهبی و تقدس گرایی به وجه تمام عیار انسانی منجر شود. این ما هستیم که باید بنا به ستمی که جهان سرمایه به انسان تحمیل می کند در نقش یک مبارز برای رسیدن به آمال و حق خود تا لحظه آخر بجنگیم و لحظه ای افول نکنیم !در ايران وقت آنست که به سمت اوج خيز برداريم. راهى ديگر وجود ندارد!
تا باد چنین باد.